تأثیر پورنوگرافی بر مغز چیست ؟ مدارهای اولیه در مغز انسان محرکها، احساسات، برانگیختگیها و تصمیمگیریهای غیر ارادی بشر را مدیریت میکنند. این مدارها، وظایف خود را به خوبی انجام میدهند که پس از تکامل نیازی به تغییر آنها پیدا نشده و این ساختار بهگونهای بوده که بقای انسان را تضمین میکرده است.
اما تأثیر پورنوگرافی بر مغز آنچنان است که باعث تغییر ساختار مغز انسان میشود. مدار پاداش، مغز انسان را مجبور میکند تا کارهایی که جهت بقای نسل و انتقال ژنها میشود را انجام دهد. پاداشها عبارتاند از غذا، رابطه جنسی، دوستی و عشق و هرآن چیز جدید و تازه.
حساسیتزدایی در مغز
غلیان بیش از اندازه دوپامین در مغز که بهواسطه تماشای صحنههایهای متنوع فیلمهای پورنو که محرکهای غیرطبیعی هم نامیده میشوند ایجاد میگردد، باعث میشود مغز با رخدادهایی مواجه گردد که در طول تاریخ تجربه نشده است و به دنبال آن مغز آمادگی سازش با آن را ندارد؛ به همین علت جهت سازش با این پدیده، مغز گیرندههای دوپامین را کاهش میدهد تا فرد به ناچار برای رسیدن به همان مقدار لذت، تحریک بیشتری دریافت کند به این رخداد حساسیتزدایی منظم میگویند.
شرطی شدن
به نقل از گری ویلسون برخی گمان میکنند که تنها چیزی که نیاز هست به افرادی که پورنوگرافی تماشا میکنند بگویند آن است که این صحنه ها واقعی نیستند و رابطه جنسی در زندگی با آنچه در پورنوگرافی میبینند تفاوت دارد.
اما این تذکر که شاید تنها یادگیری در سطح هشیار را اصلاح کند و لیکن دیدن پورنوگرافی در سطح ناهشیاربر فرد اثر میگذارد.
هنگام تماشای این فیلمها به دلیل ترشح زیاد هورمون دوپامین فرد آمادگی زیادی برای شرطی شدن دارد و دوپامین به فرد کمک میکند تا آن چیزهایی که باعث بقای ژنها میشود را بهخاطرسپرده و تکرار کند تا بقای ژنها تضمین گردد و این کار از طریق تغییر ساختار مغز صورت میپذیرد و پیام اشتباه به واسطه شرطیسازی به مغز فرستاده میشود.
شخص به تماشای فیلم پورن و تازگی در آن شرطی شده و دیگر توانایی نعوظ در برابر همسر خود را ندارد و تنها در زمان تماشای این فیلمها میتواند به نعوظ و ارگاسم برسد.
شخص بیننده فیلمهای پورنوگرافی انتظار تغییر هر لحظه شرایط و تازگی و تغییر دائم بازیگر فیلم پورنو را دارد و با آن شرطی شده و نسبت به همسر خود دلزده میگردد و به دنبال آن دوپامین کمتری در مغز ترشح میشود.
فرد تماشاگر فیلمهای پورنوگرافی علاوه بر شرطی شدن به محتوای فیلم به اختلال وویریسم (شخصی که با تماشای سکس دیگران ارضا میشود) ممکن است مبتلا گردد.
چنین شخصی زمانی به برانگیختگی میرسد که سکس دیگران را تماشا کند و مغز او نسبت به این جریان شرطی شده و موجب میشود در مغز وی ارتباط بین رابطه جنسی با همسر و برانگیختگی کاهش پیدا کند.
مغز نوجوان
خاصیت الاستیسیته (تغییر شکل) را در همه سنین میتوان مشاهده کرد اما تأثیر پورنوگرافی بر مغز یک فرد نوجوان بیشتر از مغز یک بزرگسال است.
پیش از مرحله نوجوانی مدارهای عصبی برای رفتارها و دیدگاههای جنسی در شخص شکل نگرفته است و سیم پیچی مغز نوجوان درباره موضوعات جنسی بر اثر تجربیات در محیط شکل میگیرد.
بنابر تحقیقات دانشگاه کمبریج که توسط اسکن مغز افرادی که پورنوگرافی تماشا میکردند به دست آمد اولین تحریک جنسی در نوجوان، دنیای ذهنی نوجوان را درباره سکس شکل میدهد.
نوجوانان در مقایسه با افراد بزرگسال تجربیات و برانگیختگی جنسی را بسیار آسانتر و سریعتر با یکدیگر سیمپیچی میکنند.
به عبارتی اگر اولین برانگیختگی جنسی در نوجوانان با موضوعاتی مانند خشونت و بیارزشانگاری دیگری بوده باشد، در آینده نیز به توسط این پاسخها به ارگاسم میرسد.
مشکلات جنسی پس از ترک پورنوگرافی در افرادی که تماشای اینگونه فیلمها را در نوجوانی شروع کردهاند بیش از افرادی که قبل از تماشای پورنوگرافی مدتی ارتباطات جنسی واقعی داشتهاند، به طول میانجامد.
زیرا در آنها مسیرهای عصبی جنسی دیگری در نقشه مغزشان موجود است. به طور مثال آنها در کنار همسر خود نعوظ را تجربه کردهاند درحالیکه در مغز یک نوجوان چنین نقشه مغزی بوجود نیامده است.
پورنوگرافی و اختلالات جنسی
قبلاً تصور افراد بر این بود که تماشای پورنوگرافی باعث کاهش و از بین رفتن مشکلات جنسی میشود اما از سال ۲۰۰۶ محققین متوجه رشد سریع اختلالات جنسی در افراد شدند.
اختلالاتی همچون اختلال نعوظ، دیر انزالی، عدم رضایت از رابطه جنسی، بیمیلی و عدم اشتیاق به رابطه با همسر. اولینبار در سال۲۰۰۷ در موسسه کینزی محققین به رابطه پورنوگرافی و اختلال نعوظ و همچنین کاهش میل جنسی اشاره کردند.
گروهی از دانشمندان عصبشناسی به همراه یک روانپزشک از دانشگاه کمبریج در طی مطالعات خود بر روی افرادی که به تماشای پورنوگرافی اعتیاد داشتند گزارش دادند که میل جنسی نیمی از آنها کاهش یافته و بالاخص در رابطه با زنان دچار اختلال نعوظ هستند.
همچنین تحقیقات انجام شده توسط برونر و بنزیون نشان داد افرادی که بهعلت تماشای فیلم پورنوگرافی دچار اختلالات میل جنسی دررابطه با همسر خود شدهاند ۸ ماه پس از توقف کامل تماشای فیلمها میتوانند با همسر خود به ارگاسم برسند و از رابطه با همسر خودشان احساس رضایت داشته باشند.
اثرات پورنوگرافی
تماشای پورنوگرافی باعث تغییر اولویتهای فرد میشود. محرکهای طبیعی زندگی مثل روابط عاطفی، ملاقات دوستان و موفقیت در اهداف در قیاس با تماشای پورنوگرافی برای فرد انگیزشبخش نمیباشد و مغز فرد را به ترشح دوپامین وادار نمیکند.
از طرف دیگر، کنترل نوع پورنوگرافی از دست فرد خارج شده و بهتدریج به پورنوگرافی همراه با خشونت، تجاوز، همجنسگرایی، رابطه با محارم و غیره که ابتدا برای فرد تابو محسوب میشده روی میآورد.
تأثیر پورنوگرافی بر مغز زنان
اثرات خاص تماشای پورنوگرافی بر روی زنان را میتوان در تغییر ارزشهای آنان جستجو کرد. تحقیقات نشان میدهد زنانی که پورنوگرافی میبینند، ادراک منفی درباره خود دارند و به دلیل مقایسه خود با بازیگران این فیلمها درباره تصویر بدنی خود احساس بدتری پیدا میکنند و سرانجام بیشتر به عملهای جراحی بر روی اندامهای جنسی خود راغب میشوند و آنها برای انجام کارهایی که در فیلم رویت کردهاند خود را تحتفشار احساس کرده و رفتارهای ناهنجار جنسی مردان را بهعنوان امری طبیعی میپذیرند و در کل رابطه جنسی کمتری برقرار میکنند.
پورنوگرافی و روابط عاطفی
قسمت زیادی از یادگیریهای ما بر اساس مشاهده رفتارهای دیگران صورت میگیرد. فرد با تماشای پورنوگرافی و از طریق یادگیری مشاهدهای، الگوهایی را در ذهن خود تثبیت میکند و اینها در ناخودآگاه ملاک عمل قرار میگیرند و شخص خود را با آن مدلها و الگوها مورد ارزیابی قرار میدهد. پورنوگرافی بر نوع نگاه ما به رابطه جنسی و نیز نوع نگاه دو جنس نسبت به همدیگر خصوصاً نگاه مردان به زنان تأثیر اعجاب انگیزی دارد.
این افراد دیگران را بهعنوان اشیای جنسی برای لذت خود میبینند. پیامی که پورنوگرافی به بیننده ارسال میکند این است که زن ابزاری برای تمایلات جنسی مرد در نظر گرفته میشود.
یک مرد چطور قادر است با زنی که در ناخودآگاه او را یک ابزار میبیند رابطه عاطفی با کیفیت برقرار کند. رابطه عاطفی هنگامی ایجاد میشود که زن و مرد نسبت به هم احترام متقابل قائل شوند، درحالیکه پورنوگرافی همه ارزشهای والای انسانی را به رابطه جنسی کاهش میدهد.
تحقیقات گسترده و وسیعی که بر روی تعداد زیادی زن و مرد انجام گرفت مشخص شد افرادی که در یک سال گذشته زندگیشان، پورنوگرافی تماشا کردهاند احتمال بیشتری دارد که طلاق بگیرند و یا رابطه خارج از ازدواج داشته باشند.
تماشای گسترده پورنوگرافی با تعهد کمتر در ارتباط است. بنا به تحقیق دیگری که در امریکا انجام شد نشان دادند که تماشای پورنوگرافی با نگرش مثبت نسبت به رابطه خارج از ازدواج همبستگی دارد.
اختلال در عملکرد مدارهای استرس
بر اساس تحقیقات انجام شده مشخص شد که مدارهای پاداش و استرس با یکدیگر درهمتنیده هستند و پورنوگرافی از طریق تغییرات چندگانه بر سیستم استرس تأثیر میگذارد و انتشار هورمونهای کورتیزول و آدرنالین را تحت تأثیر قرار میدهد.
اختلال در عملکرد مدارهای استرس سبب میگردد تا فرد هنگام تلاش برای ترک اعتیاد به عوارضی همچون افسردگی، اضطراب، بیخوابی، بیقراری و نوسانخلق که در زمان ترک همه انواع اعتیادهای دیگر نیز رایج است دچار گردد.
اهمیتی که بایستی مورد توجه قرار گیرد این است که با هر بار تماشای پورنوگرافی مدار پری فرونتال مغز بیشتر تضعیف میشود؛ بنابراین فرد بیشتر تکانهای شده و بر اساس لحظه عمل میکند در نتیجه قادر نخواهد بود لذت آنی و زودگذر را برای منفعت آتی به تعویق بیندازد و دچار تضعیف قدرت اراده میگردد.